نور امید

معرفی کتاب و نرم افزارهای مذهبی

نور امید

معرفی کتاب و نرم افزارهای مذهبی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسادت» ثبت شده است

مطالبی که در این پست ارائه می شوند مربوط به برنامه "درس هایی از قرآن" می باشد که در تاریخ 95/10/23 توسط آقای قرائتی بیان شده اند. متن کامل این جلسه از سایت مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن qaraati.ir گرفته شده است و در صورت تمایل برای دانلود فایل ویدیویی یا صوتی این سخنرانی و همچنین شرکت در مسابقات این مرکز می توانید به سایت ذکر شده مراجعه فرمایید.


بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

بحثمان چند جلسه راجع به این بود که قرآن شفاست یعنی چه؟ یعنی هر کس مریض می‌شود، حمد و قل هو الله بخوانیم و حمد بخوانیم؟ این روایت که داریم شفاست، یعنی شفای از مرض‌های باطنی است. یکی از مرض‌های باطنی حسادت است. این حسد چیست و چطور این حسد را برطرف کنیم؟‌ 

1- مفاهیم واژه‌های غبطه، حسادت، بخل و ایثار

آدم یک نعمتی را که می‌بیند، چهار رقم برق او را می‌گیرد. یک چیزی را که می‌بیند، یک کسی خانه‌ای دارد، ماشینی، درآمدی، شکلی، جهیزیه‌ای، یک کسی تجارتش موفق است، در انتخابات رأی می‌آورد. انسان وقتی نعمت دیگران را دید، چهار رقم برق او را می‌گیرد. یعنی چهار حالت است. یا می‌گوید: خوب نعمت دارد، الحمدلله! خدایا تو که به او دادی، نوش جانش! به من هم بده! این حالت خوبی است. به آن غبطه می‌گویند. چون این مثبت فکر می‌کند. می‌گوید: او دارد، داشته باشد، من هم داشته باشم. مثبت است. او آره، من هم آره. برد برد به قول سیاسیون. حسود منفی است. می‌گوید: من ندارم، ان شاء الله او هم نداشته باشد. می‌گوید: من نه! او هم نه! این باخت باخت است. من که ندارم، هر کس هم که دارد نداشته باشد. این هم حسادت است. دو رقم دیگر دارد. از این دو رقم یک رقمش را من می‌گویم، یک رقمش را شما بگویید. گاهی می‌گوید: من داشته باشم، او نداشته باشد. چهارمی را هم شما بگویید. بعضی‌ها می‌گویند: او داشته باشد، من نداشته باشم. اگر گفتم: من داشته باشم،‌ او نداشته باشد، بخل است. می‌گوید: من دارم، ‌مردم نداشته باشند. این بخل است. یک وقت می‌گویم:‌ مردم داشته باشند،‌ من نداشته باشم، این طوری نیست، این ایثار است. مثل مادری که پتو را از روی خودش برمی‌دارد و روی بچه‌اش می‌اندازد. می‌گوید من سرما بخورم طوری نیست، این سرما نخورد. ایثار می‌کند. فقط من می‌گویم شما بگویید خوب، بد! چهار جمله می‌گویم. داوری‌اش با شما. اگر منفی فکر کردم، گفتم: من که ندارم، او هم نداشته باشد، من نه، او هم نه! بد!!! او دارد، نوش جانش، من هم می‌خواهم. خوب!!! من داشته باشم، او نداشته باشد، بخل است، بد است!!! من داشته باشم، او نداشته باشد، ایثار، ایثار خوب است!!! برعکس گفتم؟ یک بار دیگر، تا لب داریم حرف می‌زنیم. هم من هم او! خوب! نه من و نه او! بد! من بله او نه! بد! من نه او بله! خوب! ایثار. این حالات انسان در برابر نعمت‌هاست.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۵ ، ۰۰:۴۱
رضوان

مطالبی که در این پست ارائه می شوند مربوط به برنامه "درس هایی از قرآن" می باشد که در تاریخ 95/10/02 توسط آقای قرائتی بیان شده اند. متن کامل این جلسه از سایت مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن qaraati.ir گرفته شده است و در صورت تمایل برای دانلود فایل ویدیویی یا صوتی این سخنرانی و همچنین شرکت در مسابقات این مرکز می توانید به سایت ذکر شده مراجعه فرمایید.


بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

به مناسبت هفته‌ی وحدت ما آیاتی را در جلسه‌ی قبل گفتیم. گفتیم: مسأله‌ی وحدت فقط بین شیعه و سنی‌ نیست. بین شیعه‌ها، در خانواده‌ها، در شرکت‌ها، باید با هم یک خرده همدیگر را تحمل کنیم. یک جلسه نیم ساعت صحبت کردم، آیات و روایاتی هست که نخواندم. برای شما بخوانم.
راه‌های وحدت، دروغ از گناهان کبیره است. اما اگر شما می‌توانی با دروغ دو نفر را با هم آشتی بدهی، اینجا دیگر دروغ گناه نیست. یعنی وحدت به قدری مهم است که حتی گناه کبیره را می‌گوید: اگر می‌توانی با دروغ دو نفر را آشتی بدهی، بده. وحدت باعث برادری می‌شود. قرآن در سوره آ‌ل‌عمران آیه 103 آنجا که می‌گوید: «فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ» بین قلب‌های شما الفت قرار داد و با هم مهربان شدید، می‌فرماید: «فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوانا» اخوان همان اخوت است. یعنی وحدت سبب برادری می‌شود.
1- هزینه کرد نظام اسلامی برای جذب دل‌های غیر مسلمانان
در قرآن می‌گوید: زکات که می‌گیرید به هشت گروه بدهید. یکی از گروه‌ها «وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُم‏» (توبه/60) از مؤمنین زکات بگیر و حتی به کفار بده. که دل آنها را جذب کنی. این دعاها وسیله وحدت است. شما وقتی دعا می‌خوانی می‌گویی: «اللهم اغن کل فقیر» شیعه و سنی، سفید و سیاه، زن و مرد و شهر و روستا ندارد. «اللهم رد کل غریب»، «اللهم فک کل اسیر» یکبار هم حضرت ابراهیم یک دعای خصوصی کرد، خدا فرمود: من این دعای تو را مستجاب نمی‌کنم. حضرت ابراهیم گفت: خدایا من مکه را ساختم. بده مؤمنین بخورند. خدا گفت: من این دعا را مستجاب نمی‌کنم. من هم به مؤمنین می‌دهم بخورند و هم به کفار. آیه‌اش این است: «وَ ارْزُقْ‏ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ» (بقره/126) اهل مکه را از میوه‌ها بده بخورند، «مَنْ آمَنَ» هرکس ایمان دارد. خدا فرمود: «وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ» کافر هم باشد من به او می‌دهم بخورد. «ثُمَّ أَضْطَرُّهُ» حساب قیامت جداست. در دنیا نمی‌شود گفت: آبش را قطع کن. برقش را قطع کن. چرا؟ مسلمان نیست. نباشد. چه می‌گویم؟
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۵ ، ۲۲:۵۸
رضوان