پلیس راهى را در نظر بگیرید که از رانندهاى گواهینامه رانندگى مطالبه مىکند. اگر راننده، گواهینامه پزشکى، گذرنامه سیاسى، پروانه ساختمان، کارت بازرگانى و اجازه اجتهاد و یا هر مدرک دیگرى به او نشان دهد، پلیس از او نمىپذیرد و تنها اگر گواهینامه رانندگى داشت اجازه عبور مىدهد و گرنه مانع او مىشود. در قیامت نیز شرط رسیدن به مقصد، گواهینامه نماز است که اگر نباشد، هیچ عملى مورد قبول و نجاتبخش نیست.
دنیا بعد از تو هیچ ارزشی ندارد... 40 روز گذشت و 40 سال که هیچ، 400 سال هم بگذرد نام شهید آیت الله «سیدحسن نصرالله» با جهانی گره خورده که در آن مردانگی و صلابت، صداقت و شهامت، انسانیت و کرامت مانند جد بزرگ و بزرگوارش علی بن ابیطالب (ع) یکجا معنی میشود. چه میشود کرد از این دنیایی که منِ نوعی زنده باشم و مرثیه بنویسم و کسی چون سیدِ مقاومت نباشد که ما را دلداری بدهد...
تفو بر تو ای چرخ گردون تفو... باشد که ما در امتداد سرخ مکتب حسینی و در مسیر اعتلای اسلام ناب محمدی بر دلدادگیهای سید عزیز و دوستداشتنی تمرکز کنیم... راه خونین شهادت که با مظلومیت اولاد فاطمه (س) همراه بوده و هست تا ظهور منجی عالم بشریت ادامه خواهد داشت... شمشیرها به نیام نخواهد شد و تیرها در کمان رهایی خارج نخواهد شد تا شرورهای منطقه و جهان تقاص پس بدهند...
یادت تا همیشه در حافظه بلندمدت عاشقان راه آزادی ثبت خواهد شد و قصهها از حماسههایی که با تو در برابر شرورترین و بد ذاتترین باند و قوم روی زمین خلق شد و آفریده شدند، نسل به نسل و سینه به سینه نقل خواهد شد. گاهی اوقات احساس میکنم آنچه بر سر شیعیان لبنان آمد چقدر شبیه حادثه کربلا بود...
اشک امانم را میبرد و کلمات ناپدید میشوند و جملات قدرت به هم پیوند دادن واژهها برای خلق تصویری درست از آنچه گذشته را ندارد. دردی جانکاه تمام وجودم را گرفته و در این 40 روز، روزی 40 بار کلمات و جملاتی که برساخته از اراده معنوی و احساس پاک تو بود در برابرم رژه میروند. آنچه به ما آموختی، آنچه به ما یاد دادی را هیچ وقت فراموش نخواهیم کرد... بدون شک خون بر شمشیر پیروز است.
منبع: کانال تلگرام اخبار سوریه
این دعا در هر روز ماه رجب و در تعقیبات نمازهای یومیه خوانده میشود:
یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ، وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ، یا مَنْ یُعْطِى الْکَثیرَ
بِالْقَلیلِ، یا مَنْ یُعْطى مَنْ سَئَلَهُ، یا مَنْ یُعْطى مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ
تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً، اَعْطِنى بِمَسْئَلَتى اِیَّاکَ، جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَ جَمیعَ خَیْرِ
الْأخِرَةِ، وَ اصْرِفْ عَنّى بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا، وَ شَرِّ الْأخِرَةِ، فَاِنَّهُ
غَیْرُ مَنْقُوصٍ مااَعْطَیْتَ، وَ زِدْنى مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ
* راوى میگوید: پس گرفت حضرت امام صادق علیه السلام محاسن شریف خود را با دست چپ خود و خواند این دعا را به حال التجا و تضرّع که انگشت سبّابه دست راست آن حضرت در این حالت لرزش داشت. و بعد گفت:
یاذَا الْجَلالِ وَ الْاِکْرامِ، یا ذَاالنَّعْمآءِ وَ الْجُودِ، یا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ، حَرِّمْ شَیْبَتى عَلَى النَّارِ
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
در این جلسه میخواهیم بحثی را مطرح کنیم که در قرآن خیلی اصرار دارد مطرح کند و آن بحث ثبت و کشف اعمال است. ایمان به این خیلی مهم است، اگر ما بدانیم یک، ریز و درشت کارهای ما دیده میشود؛ دو، شنیده میشود؛ سه، نوشته میشود؛ چهار، ثبت میشود؛ پنج، حفظ میشود؛ شش، پروندهها گشوده میشود، باز میشود؛ با دقّت و حسابی. در قرآن آیه زیاد داریم و این مقدارش هم چند دقیقهای باشیم، با هم یعنی در خدمت قرآن بنشینیم. آیاتش، امروز با اینکه بحث پرآیه هست امّا آیهها آسان است:
1- ثبت اعمال انسان توسط فرشتگان
1- مثلاً «کتاب»، همه میدانند «کتاب» یعنی کتاب، نوشته، میگوید: «إِنَّ رُسُلَنا یَکْتُبُونَ ما تَمْکُرُون» (یونس/ 21)، «رُسُلَنا»: فرستادههای ما، ملائکه، «یَکْتُبُونَ»: مینویسند، چه چیزی را؟ «ما تَمْکُرُون»: آن چیزهایی که مکر، تدبیرهای شما را مینویسند، لازم نیست حرف بزنی، نیّتت را هم مینویسند، لازم نیست دست به عملی بزنی، دست به عمل نزده، همین که برای یک فتنهای، فسادی طرّاحی کردی، طرّاحی شما هم ثبت میشود، این خیلی مهم است. حتّی بعضی روایات داریم که نیّت بد، حسابی نوشته میشود، میگفت من دست به کاری نزدم، نیّتم بود که فلان جلسه را بروم، فلان فیلم را ببینم، فلان کلاهبرداری را بکنم، رفتم در فکرش ولی انجام ندادم، میگوید همین که رفتی در فکرش، مینویسند. پناه بر خدا.
مطالبی که در این پست ارائه می شوند مربوط به برنامه "درس هایی از قرآن" می باشد که در تاریخ 1402/07 /06توسط آقای قرائتی بیان شده اند. متن کامل این جلسه از سایت مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن gharaati.ir گرفته شده است و در صورت تمایل برای دانلود فایل ویدیویی یا صوتی این سخنرانی و همچنین شرکت در مسابقات این مرکز می توانید به سایت ذکر شده مراجعه فرمایید.
عناوین:
1- خطر همردیف شمردن خدا و بندگانش
2- حفظ ارتباط معنوی با رسول خدا و اهلبیت علیهمالسلام
3- خطر تأخیر در انجام واجبات دینی
4- خطر غفلت از مسئولیتها در دنیا
5- حسرت و پشیمانی دوری از راه اهلبیت علیهمالسلام
6- حسرت عدم انفاق اموال در راه خدا
7- انجام مسئولیتها در حدّ توان و امکان
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
جلسهی قبل راجع به صحنههایی از قیامت گفتیم که پر است قرآن از این آیهها و باید گاهی، بیگاهی این آیهها را بخوانیم. داشتیم میگفتیم یکی از اسمهای قیامت، ندامتگاه است. روز قیامت آدم پشیمان میشود؛ این چه کاری بود؟! چه امضایی بود؟! چه شراکتی بود؟! چه رفاقتی بود؟! چه ازدواجی بود؟! چه کاری بود؟! چه درآمدی بود؟! این چه کسی بود؟! چی بود؟! چرا همچین شد؟! آن وقت آنجا دیگر حسرت هم جایگزین ندارد که بگوییم حالا اینجا آدم برود زندان، میتواند یک سپرده بگذارد، بیرون بیاید ولی پشیمانی سودی ندارد. داشتیم این آیات را میگفتیم، چند تا آیهاش ماند.
1- خطر همردیف شمردن خدا و بندگانش
آیاتی از قرآن میگوید که اینها پشیمانیشان با کلمهی «یا لَیْتَنی» است، «یا لَیْتَنی» در قرآن زیاد است، در دعاها هم زیاد است، یعنی ای کاش، «یا لَیْتَنی لَمْ أُشْرِکْ بِرَبِّی أَحَداً» (کهف/ 42)، کاش کسی را شریک خدا قرار نمیدادم. یک بچّه به پیغمبر سلام کرد، گفت: «سلام»، گفت: «سلام علیکم»، گفت: «پسر جان من را دوست داری؟» گفت: «بله، پیغمبر اسلام هستید»، گفت: «خدا را هم دوست داری؟»، گفت: «بله، خدا خالق ما هست.»، گفت: «من را بیشتر دوست داری یا خدا را؟»، گفت: «تو را هم به خاطر خدا دوست دارم.»، خیلی پیغمبر خوشش آمد.
مطالبی که در این پست ارائه می شوند مربوط به برنامه "درس هایی از قرآن" می باشد که در تاریخ 1402/06/30 توسط آقای قرائتی بیان شده اند. متن کامل این جلسه از سایت مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن gharaati.ir گرفته شده است و در صورت تمایل برای دانلود فایل ویدیویی یا صوتی این سخنرانی و همچنین شرکت در مسابقات این مرکز می توانید به سایت ذکر شده مراجعه فرمایید.
موضوع: ندامتگاه قیامت (1)
تاریخ پخش: 30/06/1402
عناوین:
1- قیامت، روز حسرت و پشیمانی
2- عذاب مضاعف، برای رهبران و پیروان منحرف
3- حسرت کوتاهی در کارهای خیر
4- تفریح و ورزش، برای لذت امروز و خدمت فردا
5- درخواست بازگشت به دنیا و جبران کوتاهیها
6- ای کاش گفتنها در قیامت
7- خطر انتظار ستایش در برابر کارهای نکرده
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
برنامهی ما، درسهایی از قرآن بحثهای مختلفی راجع به قیامت داشتیم، در این جلسهی بیست و چند دقیقهای بحث ندامتگاه، جاهایی که آدم که آدم میگوید: «کاش نبود، کاش نمیگفتم، کاش نمیرفتم، کاش نمینوشتم، کاش امضا نمیکردم»، آیات ندامت زیاد است، من همان مقداری که در یک جلسهی کوچک بتوانم چند آیه بگویم، میگویم، قصّه هم قصّهی جدّی است.
1- قیامت، روز حسرت و پشیمانی
یکی از اسمهای قیامت، حسرت است، «یَوْمَ الْحَسْرَة» (مریم/ 39)، ای کاش. شما الآن یک جنسی را میخری، زمینی، خانهای، آپارتمانی، فرشی، ماشینی، موتوری، چیزی میخری، بعد میبینی که ارزان شد یا گران شد. اگر ببینی ارزان شد، غصّه میخوری، میگویی: «اِه، کاش صبر میکردیم، مثلاً حالا میخریدیم!» حالا این حسرتها قابل جبران است، اسم قیامت، قیامت خیلی اسم دارد، قیامت دهها اسم دارد، هر اسمش هم یک معنایی دارد، «یَوْمَ الْحِساب» (ص/ 26)، «یَوْمَ الْقِیامَة» (مریم/ 95 و …)، «یَوْمُ التَّغابُن» (تغابن/ 9)، «یَوْمَ التَّلاقِ» (غافر/ 15)، تلاق با ت دو نقطه؛ یعنی «تَلاقی»، ملاقات کردن. قیامت دهها اسم دارد، هر اسمیاش، خودش یک بحثی است که این اسم اشاره به چه چیزی است، خداوندی که هزاران اسم در دعای جوشن کبیر دارد، قیامت هم اسمهای زیادی دارد، یکی از اسمهایش «یَوْمَ الْحَسْرَة» است، آدم حسرت میخورد.
آفتاب محرم برمی آید و کربلای دل را در پرتو خود می سوزاند. سرخی بیرق ایستادگی از گلدسته دست ها بالا می رود و در باد به حرکت در می اید. عطر شهادت مشام را می نوازد و چشم ها در انتظار طراوت اشک به تماشا می نشیند. عقربه زمان روی نقطه پنجم عشق قفل می شود. خواب ها از چشم های خسته می گریزد و حسینیه سینه ها سیاه پوش می شود. آری محرم شده و انتظار لباس های مشکی به سر آمده است. این شب ها باید به سوگ نشست، هر شب به سوگ ستاره ای از آسمان حسین علیه السلام.
فرا رسیدن ایام سوگواری اباعبدالله الحسین (ع) تسلیت باد.
اى مردم؛ ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به شما رو کرده است، ماه رمضان ماهى است که پیش خدا بهترین ماهها است و روزهایش بهترین روزها و شبهایش بهترین شبها و ساعاتش بهترین ساعات است، رمضان ماهى است که در آن دعوت شده اید به مهمانى خدا و اهل کرامت خدایید در آن، نفسهاى شما در آن تسبیح است و خواب شما در آن عبادت است. کردارتان در آن پذیرفته و دعایتان مستجاب، از خدا بخواهید با نیتهاى درست و دلهاى پاک که شما را براى روزه در آن و خواندن قرآن موفق دارد. (فرازی از خطبه پیامبر اکرم (ص) درباره ماه مبارک رمضان)
فرا رسیدن ماه رمضان، ماه استغفار و استجابت دعا بر شما مبارک باد.
مطالبی که در این پست ارائه می شوند مربوط به برنامه "درس هایی از قرآن" می باشد که در تاریخ 95/07/08 توسط آقای قرائتی بیان شده اند. متن کامل این جلسه از سایت qaraati.ir گرفته شده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث در آستانهی محرم 95 پخش میشود. هفته اول محرم، هفته امر به معروف و نهی از منکر است، دلیلش این است که امام حسین فرمود: کربلا میروم که امر به معروف و نهی از منکر کنم. این هفته را و هفته بعد را میخواهیم در مورد امر به معروف و نهی از منکر صحبت کنیم. یک تابلویی من در مورد امر به معروف دارم، این نوار را بعد بگیرید، بنر کنید و در همه شهرها بزنید. این بنرهای مفید خیلی خوب است. یک بنری در تهران زده شده چند بار تا به حال اشک مرا در آورده است. از یک پسر هفده ساله است. یک تابلوی خوب به اندازه یک کتاب اثر دارد. بدنم را به خاک سپردم، روحم را به خدا سپردم، راهم را به شما سپردم. خیلی جمله زیبایی است. یکبار دیگر: بدنم را به خاک سپردم. روحم را به خدا سپردم. راهم را به شما سپردم. (یکی از حضار میگوید: نثار روحش صلوات بفرستید... صلوات حضار)
این کلمات، کلمات طلایی است. جملهای که امام حسین در کربلا فرمود و الحمدلله ایرانیها و خیلیها حفظ هستند. «هیهات من الذله» یعنی ابدا زیر بار ذلت نمیروم. این جملهی مهمی است. یک کتاب امر به معروف نوشتم صفحه اول این کتاب تابلو هست. برای اینکه کتاب گران است و همه جا نیست، این تابلوها خوب است. امر به معروف نشانه عشق به مکتب است. آن کسی که گناه میبیند و بیخیال است، یعنی شد، شد. نشد، نشد. نشانه عشق است. بسم الله الرحمن الرحیم. موضوع: امر به معروف.
1- امر به معروف، نشانه عشق به دین، مکتب و مردم
امر به معروف نشانهی چه چیزهایی است: 1- نشانه عشق به دین و مکتب. 2- نشانه عشق به مردم، چون شما را دوست دارم میبینم خلاف میروی، میگویم: اینطور رانندگی نکن. یک ماشینی که ویراژ میرود و به نحو منکر رانندگی میکند، اگر بوق زدی پیداست دلم به حالت میسوزد، چرا اینطور میکنی؟ مردم را دوست دارم. 3- نشانه تعهد؛ یعنی آدم بیتفاوتی نیستم. 4- نشانه سوز، 5- نشانه آزادی، چون اگر آزادی نباشد، آدم نمیتواند امر به معروف و نهی از منکر کند. 6- نشانه فطرت بیدار 7- تشویق نیکوکاران 8- آگاه کردن افراد جاهل، دیگر باقی را نمینویسم.
آمدم ای شاه پناهم بده / خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان / دور مران از در و راهم بده
ای گل بیخار گلستان عشق / قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم / اذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حریمت مَثل کهرباست / شوق و سبک خیزی کاهم بده
تا که ز عشق تو گدازم چو شمع / گرمی جانسوز به آهم بده
لشکر شیطان به کمین منند / بیکسم ای شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من / با نظری یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند / نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطابخش همه عالمی / جمله حاجات مرا هم بده
آن چه صلاح است برای «حسان» / از تو اگر هم که نخواهم بده
1- در شراکت به حق خود قانع باشید و به شریکان خود ظلم نکنید. (ص: 24)
2- وقتی در زندگی به شما تلنگری زده می شود و یا اینکه نصیحتی می شوید، عبرت بگیرید. (صافات: 13)
3- همیشه تسبیه خدا را بگویید که عامل نجات انسان در امور زندگی است. (صافات: 143)
4- با کسانی که گمراه هستند؛ رفاقت و رفت و آمد نداشته باشید که باعث اغفال و گمراهی شما می شوند. (صافات: 32)
5- علت گمراهی و انحراف مردم از راه راست، پیروی از هوای نفس، فراموشی روز قیامت و حساب و کتاب است. (ص: 26)
6- عبرت بگیرید که تکبر شیطان عبادات چندین ساله اش را از بین برد و از دین خارج کرده و مشمول لعن خداوند شد. (ص: 74و75و78)
7- مراقب باشید که شیطان به عزت خدا سوگند خورده انسان را گمراه می کند مگر کسانی که در بندگی خالص هستند. (ص: 82و83)
8- در هنگام داوری بین دو نفر از حق و عدالت دور نشوید و راه حل مناسبی به آنان ارائه دهید. (ص: 22)
9- در قیامت به کسی ذره ای ستم نمی شود و فقط با همان کارهایی مجازات می شوید که در دنیا دائم مشغولش بودید. (ص: 54)
همیشه فکر میکردم شب قدر یعنی شب نزول قرآن. ارزش شب قدر را به نزول قران میدانستم اما یک شب قدر حرفهایی را از یک استاد یاد گرفتم که همه چیز را در ذهنم به هم ریخت.
سوره قدر را تفسیر میکرد میگفت:
آیا نزول قرآن شب قدر را شب قدر کرده؟ یا اینکه شب قدر شب قدر بوده و قرآن در آن نازل شده است؟ مثل کسی که ازدواج خود را که یک کار مهمی است در یک وقت با برکتی قرار میدهد برکت آن وقت به ازدواج نیست. نزول قران یک کار مهم و بزرگی است اما در شب قدر اتفاق افتاده ….
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿١﴾.
*یعنی اول شب قدر بوده و بعد قرآن در آن نازل شده.* دلیل بهتر آیات بعدی است که شروع میکند به توضیح چیستی شب قدر.
وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿٢﴾
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿٣﴾
تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ ﴿٤﴾
سَلَامٌ هِیَ حَتَّىٰ مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿٥﴾.
«أَنزَلْنَاهُ» فعل ماضی است یعنی نازل کردیم و تمام شد؛ اما در معرفی شب قدر میگوید «تَنَزَّلُ» فعل مضارع است یعنی هنوز نازل میکنیم یک عملی در این شب هر سال تکرار میشود و در توضیح عظمت این شب این عمل را بیان میکنند.
یادم است این حرفها بدجوری مرا گیج کرده بود این استاد چه میخواست بگوید جلسه سکوت محض بود و من یقین داشتم همه میخواستند بیشتر بشنوند؛ اما استاد آرام ولی محکم ادامه میداد:
«الْمَلَائِکَةُ» یعنی «کل ملائکه»، این الف و لام در زبان عربی معنای «کل» میدهد. «وَالرُّوحُ» همان رئیس ملائکه است در آن شب همه اینها متوجه زمین اند و فرود میآیند. چه واقعهای رخ میدهد؟ چه شده که همه دارو دسته خدا در صحنه عالم متوجه زمین اند؟
هر سال؟ همه؟ از تمام آسمانها؟ بهسوی زمین؟
یعنی هر خبری هست اینجاست و در عوالم بالا خبری نیست!
1- ای مردم مراقب رفتارتان باشید که زلزله دنیا و شروع قیامت حادثهای هولناک است. (حج: 1)
2- قربانی کنید و از گوشت آن به فقیران آبرومند و نیازمند هم بدهید. (حج: 36)
3- در حوادث ناگوار صبور باشید، نماز بخوانید، در راه خدا انفاق کنید و دست دیگران را بگیرید. (حج: 35)
4- برای بچهدار شدن دعا کنید که اگر خدا بخواهد حتی به زنان نازا هم فرزند عطا میکند. (انبیاء: 89)
5- سرعت در انجام کار خیر و درخواست از خدا با امید و تواضع در استجابت دعا مؤثر است. (انبیاء: 90)
6- خدا را برای منفعتطلبی و رسیدن به امکانات مادی نپرستید تا اگر دچار بلا شدید به دین پشت نکنید. (حج: 11)
7- ذکر یونسیه «لا اله الا انت سبحانک انّی کنت من الظالمین» نسخهای برای نجات مؤمنین از مشکلات است. (انبیاء: 87 و 88)
8- کسانی که جنگ به آنها تحمیل شده اجازه جهاد دارند؛ چون به آنان تجاوز شده و خدا کمکشان میکند. (حج: 39)
9- اگر ظلم کردن به همدیگر در جامعهای رواج پیدا کند، خدا مردمش را مجازات میکند و شهرهایشان را در هم میکوبد. (انبیاء: 11)
1- اگر خدا چیزی را از مؤمن گرفت، بهتر از آن را به او میدهد. (کهف: 81)
2- در هیچ شرایطی از درخواست کردن از خدا، ناامید نشوید. (مریم: 4)
3- خدا مهر و محبت مسلمانانی را که کارهای خوب میکنند، در دلها میاندازد. (مریم: 96)
4- قرآن برای به زحمت افتادن نیست بلکه برای پند گرفتن است. (طه: 203)
5- با دشمن اول با نرمی سخن بگویید شاید پند گیرد و تکانی بخورد. (طه: 44)
6- هرکس از یاد و نام خدا روگردان شود، در سختی و فشار زندگی میکند. (طه: 124)
7- از خوراکیهای پاک خدا بخورید ولی در آن زیادهروی نکنید که سزاوار غضب الهی میشود. (طه: 81)
8- کسانی که در دنیا آیات خدا را به فراموشی میسپارند، در قیامت فراموش میشوند. (طه: 126)
9- خانوادهات را به نمازخواندن سفارش کن و خودت هم به آن مداومت داشته باش. (طه: 132)
امام حسن مجتبی علیه السلام میفرمایند:
۱ - مَنْ عَبَدَاللهَ، عبَّدَاللهُ لَهُ کُلَّ شَیْءٍ.
فرمود: هر کسی که خداوند را عبادت و اطاعت کند، خدای متعال همه چیزها را مطیع او گرداند.
[مجموعه ورام ص ۲۲۷] .
۲ - وَ نَحْنُ رَیْحانَتا رَسُولِ اللهِ، وَسَیِّدا شَبابِ أهْلِ الْجَنّةِ، فَلَعَنَ اللهُ مَنْ یَتَقَدَّمُ، اَوْ یُقَدِّمُ عَلَیْنا اَحَدا.
به دنباله وصیّتش در حضور جمعی از أصحاب فرمود: و ما دو نفر - یعنی حضرت و برادرش امام حسین علیهما السلام - ریحانه رسول الله صلی الله علیه وآله و دو سرور جوانان اهل بهشت هستیم، پس خدا لعنت کند کسی را که بر ما پیشقدم شود یا دیگری را بر ما مقدّم دارد.
[کلمه الامام حسن ج۷ص۲۱۱] .
۳ - وَ إنّ حُبَّنا لَیُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَنی آدَم، کَما یُساقِطُ الرّیحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ.
فرمود: همانا محبّت و دوستی با ما (اهل بیت رسول الله صلی الله علیه وآله) سبب ریزش گناهان - از نامه اعمال - می شود، همان طوری که وزش باد، برگ درختان را می ریزد.
[کلمه الامام حسن ج۷ص۲۵]
۴ - لَقَدْ فارَقَکُمْ رَجُلٌ بِالاْمْسِ لَمْ یَسبِقْهُ الاْوَّلُونَ، وَلا یُدْرِکُهُ آلاَّْخِرُونَ.
پس از شهادت پدرش امیرالمؤمنین علیّ علیه السلام، در جمع اصحاب فرمود:
شخصی از میان شماها رفت که در گذشته مانند او نیامده است، و کسی در آینده نمی تواند هم تراز او قرار گیرد.
[احقاق الحق ج۱۱ ص ۱۸۳]
۵ - مَنْ قَرَءَ الْقُرْآنَ کانَتْ لَهُ دَعْوَةٌ مُجابَةٌ، إمّا مُعَجَّلةٌ وَإمّا مُؤجَلَّةٌ.
فرمود: کسی که قرآن را - با دقّت - قرائت نماید، در پایان آن - اگر مصلحت باشد - دعایش سریع مستجاب خواهد شد - و اگر مصلحت نباشد - در آینده مستجاب می گردد.
[دعوات راوندی ص۲۴]
آیا اسلام مىخواهد در تمام ساعات مشغول دعا باشیم که این همه دعا وارد شده است؟ گرچه در کتابهاى دعا، همچون مفاتیح الجنان، براى تمام ساعات روز و تمام روزهاى سال دعا نقل شده است، امّا این مثل آن است که وقتى شما به ترمینال اتوبوس یا فرودگاه یا ایستگاه قطار مراجعه مىکنید، مىبینید که در تابلو نوشته شده است: براى تمام ساعات شبانه روز، وسیله آماده سفر دارند، ساعت 8 صبح، 9 صبح، 10 صبح تا آخر شب. معناى این تابلو این نیست که همه مردم در همه ساعات مسافرت کنند، بلکه به معناى آن است که هر مسافرى در هر ساعتى تصمیم سفر گرفت وسیله هست. در دعا هم شاید منظور این باشد که هرکس در هر ساعت، قصد خواندن دعایى داشت، دعاى مخصوص آن ساعت هست. به علاوه، دعاهاى کوچک، به خصوص اگر انسان آنها را حفظ کند لطمهاى به کار نمىزند و مىتواند در ضمن کار به دعا هم مشغول باشد.
لینک منبع:
اگر به جاى بنزین مخصوص، گازوئیل یا آب در باک هواپیما بریزیم، پرواز صورت نمىگیرد، دعاى کسانى مستجاب مىشود که در شکم آنان لقمه حرام نباشد. در حدیث مىخوانیم: «مَن سرّه أن یُستجاب دعائه فَلیطیّب کسبه» ( بحار، ج90، ص373.) هرکس دوست دارد دعایش مستجاب شود، درآمد و لقمه خود را پاکیزه و حلال کند. بگذریم که دعا به معناى طلب خیر است و بسیارى از خواستههاى ما خیر نیست و ما خیال مىکنیم خیر را طلب مىکنیم.
لینک منبع:
راننده زمانى در جاده مىترسد که یا بنزین ندارد یا قاچاق حمل کرده یا اضافه سوار کرده یا با سرعت غیر مجاز رفته یا جاده را گم کرده یا در مقصد جایى را آماده نکرده و یا همراهانش نا اهل باشند. اگر انسان براى بعد از مرگ خود، زاد و توشه لازم را برداشته باشد، کار خلاف نکرده باشد، راه را بداند، در مقصد جایى را در نظر گرفته باشد و دوستانش افراد صالح باشند و حرکتش طبق مقررات و مجاز باشد، نگرانى نخواهد داشت.
قرآن مىفرماید: «مَن جاءَ بالحَسنَة فلهُ عَشر أمثالها»(سوره انعام، آیه 160) هر کس کار شایستهاى بیاورد، ده برابر پاداش دارد. آنچه مهم است آوردن کار شایسته به قیامت است، نه انجام آن در دنیا. رساندن جنس به مقصد ارزش دارد، ولى اگر جنسى را در وسط راه از بین بردیم، ارزشى ندارد. بسیارى از کارهاى به ظاهر نیک دچار آفاتى مىشود که به مقصد نمىرسد: یا در آغاز، کار را با ریا و خودنمایى شروع مىکنیم و هدف الهى نداریم، یا در وسط کار گرفتار غرور و عُجب و خودخواهى مىشویم و یا بعد از انجام کار، گناهى مىکنیم و آثار آن را محو مىکنیم. گرچه در این سه مورد کار شایسته انجام گرفته، ولى سالم به مقصد نرسیده است. لذا قرآن نمىفرماید: هرکس کار شایسته انجام دهد ده برابر پاداش دارد، بلکه مىفرماید: هر کس کار شایسته خود را تا قیامت بیاورد، ده پاداش دارد. «مَن جاء بالحسنة»
لینک منبع:
در کارهاى دنیوى نیز ارزش کارها، به نیّت آنها بستگى دارد. به این مثالها توجّه کنید: جرّاح و چاقوکش هر دو شکم پاره مىکنند، امّا کار جراح، خدمت است و کار چاقوکش جنایت. همین جرّاح مىتواند براى پول کار کند و مىتواند براى نجات یک انسان کار کند، هر کدام از این هدفها نیز ارزش مخصوص به خود دارد. مثالى دیگر: یک لیوان آب را به سه نفر عرضه مىکنیم؛ یکى نمىخورد، چون میل ندارد، دیگرى نمىخورد چون قهر کرده است، سومى نمىخورد و مىگوید: نفر چهارم از من تشنهتر است، آب را به او بدهید! این سه نفر، در ننوشیدن آب یکسانند ولى به خاطر آن که هدفهاى آنها متفاوت است، ارزش کارشان نیز تفاوت دارد. در اسکناسها نخى است که نشانه اصالت اسکناس و وسیله جدایى اسکناس اصلى از قلابى است، در عبادات نیز باید ریسمانى محکم میان بنده و خدا باشد که همان قصد قربت و اخلاص است. اگر آن نخ نباشد یا پاره شود، رابطه انسان با خدا قطع و عمل مقبول نیست.
لینک منبع: